داستان زیر، شاهد این روزهای ایران و پایان اسلام در خاومیانه است، چون تنها ایران از بین برود، یعنی همه از بین رفته: فردی مسلمان با ایلدفونس( از بزرگان مسیحیت) در حضور دوک ونیز گفتگو می کرد. ایلدفونس به براق بن عمار می گوید: « ای قهرمان بدان که پاپ از همه بارون های اروپا دعوت کرده و از آنها درباره باز پس گرفتن اسپانیا از
مسلمانان مشورت خواسته است. تو هم باید کمکمان کنی».براق پاسخ می دهد: «تو هم بدان که شیر را جز با مکر و حیله نمی توان شکار کرد. برای نمونه شکارچیان به شیر خشمگین و قوی شراب می نوشانند و او را مست می کنند تا بتوان به راحتی او را دربند کشید و حتما می دانی که آهن را جز با آهن نمی توان کوبید». دوک ونیز می گوید: « اما انبوه سپاه بارون های اروپا در اندک زمانی سپاه مسلمانان را پایمال و نابود خواهد کرد». براق پاسخ می گوید: «کار به این آسانی نیست. مسلمانان به دین و آیین خود سخت پایبند هستند و تا پای جان از شرف، ناموس و آبروی خویش دفاع می کنند. حتی گاه می شود که یک قبیله یا دودمان به خاطر دفاع از ارزش های خود کشته می شوند، اما تن به ذلت نمی دهند. اما از سوی دیگر این را بدان که مسلمانان، مردمی بزرگوارند و به همه کس خوش گمان هستند. به همین خاطر میتوان از این دو ویژگی خوب آنان بهره گرفت و آنها را فریب داد و به آنها خیانت کرد. بنابراین، چاره این است که با آنها در سه چیز پیمان ببندید و معاهده امضا کنید. اول: آزادی در تبلیغ دین، دوم: آزادی در آموزش به مسلمانانسوم: آزادی در تجارت با آنها. اگر بتوانید این سه امتیاز را از مسلمانان بگیرید، راه
پیروزی'>پیروزی شما هموار خواهد شد. آزادی شما در تبلیغ دین باعث خواهد شد که کشیشان و مبلغان بتوانند تعلمیات دینی شما را در میان کودکان مسلمان آموزش ده (اجماع جهانی)global gathering for Peace...
ادامه مطلبما را در سایت (اجماع جهانی)global gathering for Peace دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : globalgathering بازدید : 92 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 14:44